سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال امام حعفر صادق علیه‌السلام

شاعر : حسن لطفی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : غزل

جگری شعله شد و سوخت و خاکستر شد           شمع خاموش شد از باد و گلی پرپر شد

باز هم زهر نشست و بدنی گشت کبود           باز یـاسی به زمین ریخت و نیلـوفر شد


خـانـۀ سـوخـتـه را بار دگر سـوزانـدند           بـاز تـکـرارِ غــم آتـش و دود و در شـد

من پیـاده پیِ مـرکب و سـوار ابن ربیع           بـیـن ایـن آه فـقـط نـالــۀ مــن مـادر شـد

دست من بـستـه و از داغ غمت افـتـادم           یاد دستت که به دنـبال عـلـی پـرپـر شد

یـاد دسـتـان یـتــیــمـی که به امـیـد پـدر           بین زنجیر ترک خورد و کمی لاغر شد

گـوشـواره، گـلِ سـر رفت ز یـادش اما           در عوض روضۀ او غارت انگشتر شد

نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما به دلیل مستند نبودن و یا تحریفی بودن مطالب و مغایرت با روایات معتبر؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور اجتناب از گناه تدلیس یا تحریف سخان ائمّه؛ بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.



همه بر مرکب و من در پی شان روی زمین           بیــن این آه فقــط نالــۀ مــن مــادر شــد



بیت زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایات معتبر حذف شد



مو سفیدی به زمین خورد و به او خندیدند           پیرمردی ز نـفس ماند و کمــانی تر شد